به دلیل اینکه معمولاً وقت کم میآرم، مثل بیشتر مواقع، اونشب را هم تا به صبح، نخوابیده بودم؛ در حال مطالعه و نوشتن مطالب بودم؛ باید تمام میکردم. صبح، طبق معمول، در همان ساعت همیشگی، در محل کارم، حاضر شدم؛ اتفاقاً سرحال بودم و خوابم نمیآمد. یک اربابرجوع، از راه سررسید؛ چندجملهای را که حرف … ادامه خواندن خواب در پشت میز
برای جاسازی نوشته، این نشانی را در سایت وردپرسی خود قرار دهید.
برای جاسازی این نوشته، این کد را در سایت خود قرار دهید.